خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحسین کردن
[فعل]
bewundern
/bəˈvʊndɐn/
فعل گذرا
[گذشته: bewunderte]
[گذشته: bewunderte]
[گذشته کامل: bewundert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
تحسین کردن
1.Er wird von seinen Mitschülern bewundert, weil er ein guter Sportler ist.
1. او توسط همکلاسیهایش تحسین میشود، چون او ورزشکار خوبی است.
2.Ich bewundere diesen Maler sehr.
2. من خیلی این نقاش را تحسین میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bewunderer
bewohnt
bewohner
bewohnen
bewohnbar
bewundernswert
bewunderung
bewusst
bewusstlos
bewusstlosigkeit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان