1 . (مدرسه یا کار) جیم شدن
[فعل]

blaumachen

/ˈblaʊ̯ˌmaχn̩/
فعل گذرا
[گذشته: machte blau] [گذشته: machte blau] [گذشته کامل: blaugemacht] [فعل کمکی: haben ]

1 (مدرسه یا کار) جیم شدن (مدرسه یا کار) نرفتن

  • 1.ich bin erst um fünf nach Hause gekommen. lch bin so müde, ich mache heute blau.
    1. من تازه ساعت پنج به خانه آمدم. خیلی خسته‌ام، امروز را جیم می‌شوم.
توضیحاتی در رابطه با این فعل
معنای تحت‌اللفظی این فعل "آبی کردن" است و احتمالا به دوشنبه آبی که به افسرده‌ترین روز سال مشهور است، برمی‌گردد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان