خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نهنگ آبی
[اسم]
der Blauwal
/ˈblaʊ̯ˌvaːl/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Blauwale]
[ملکی: Blauwal(e)s]
1
نهنگ آبی
1.Der Blauwal ist das größte Tier
1. نهنگ آبی، بزرگترین حیوان است.
2.Ein Blauwal hat sich in den Mond verliebt.
2. یک نهنگ آبی دلباخته ماه شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
blaumachen
blaukraut
blau
blatt
blass
blazer
blech
blechen
blechern
blechner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان