خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بسیار مضطرب بودن
[عبارت]
Blut und Wasser schwitzen
/bluːt ʊnt ˈvasɐ ˈʃvɪʦn̩/
1
بسیار مضطرب بودن
ترس زیاد داشتن
1.lch habe die Prüfung bestanden, aber ich habe bei jeder Frage Blut und Wasser geschwitzt.
1. من در آزمون قبول شدم ولی با هر سوال استرس بسیار زیادی داشتم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنای تحتالفظی عبارت "آب و خون عرق کردن" است که در وضعیتی به کار میرود که فرد دارای اضطراب و یا ترس زیادی باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
blut
bluse
blumig
blumenwiese
blumentopf
blutdruck
blutegel
bluten
bluter
bluterguss
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان