خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رمز
[اسم]
der Code
/koːt/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Codes]
[ملکی: Codes]
1
رمز
کد
مترادف و متضاد
Geheimzeichen
Kode
1.Die Polizei versucht, den Code zu knacken.
1. پلیس تلاش میکند رمز را باز کند.
2.Meine Bankkarte hat einen vierstelligen Code.
2. کارت بانکیام دارای یک رمز چهاربخشی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
cocktailpause
cocktail
cockpit
coachen
coach
cognac
cola
collage
colt
comeback
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان