خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کانتینر
[اسم]
der Container
/ˌkɔnˈteːnɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Container]
[ملکی: Containers]
1
کانتینر
1.Ein Kran hob die Container auf das Schiff.
1. یک جرثقیل کانتینرها را روی کشتی میگذارد.
2.Viele Güter werden in Containern transportiert.
2. کالاهای زیادی در کانتینرها جابجا میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
computernutzer
computerunterricht
computersystem
computerspiel
computerspezialist
contra
controlling
cool
copyshop
cord
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان