خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشت جریان بودن
[فعل]
dahinterstecken
/dɑːhˈɪntɜʃtˌɛkən/
فعل ناگذر
[گذشته: steckte dahinter]
[گذشته: steckte dahinter]
[گذشته کامل: dahintergesteckt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
پشت جریان بودن
پشت ماجرا بودن، مسبب چیزی بودن
مترادف و متضاد
Grund sein
Ursache sein
jemand/etwas steckt dahinter
پشت جریان [ماجرا] بودن
1. Er tut so, als sei er um mein Wohl besorgt. In Wirklichkeit steckt etwas anderes dahinter.
1. او طوری وانمود میکند که انگار نگران سلامتی من است. در حقیقت چیز دیگری پشت ماجرا است.
2. Ich will wissen, wer dahintersteckt.
2. میخواهم بدانم چه کسی پشت جریان است.
تصاویر
کلمات نزدیک
großleinwand
nachrichtenmagazin
gleichaltirge
angenommen
arbeitsrechtler
maskenbildner
stylist
bilderreich
handlungsarm
das herz ausschütten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان