خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمایشپردازی
[اسم]
die Dramaturgie
/ˌdʁamatʊʁˈɡiː/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Dramaturgien]
[ملکی: Dramaturgie]
1
نمایشپردازی
دراماتورژی
1.Die Dramaturgie der Fotografien folgt keiner chronologischen Geschichte.
1. نمایشپردازی عکاسی هیچ داستان متوالیای را دنبال نمیکند.
2.Sie studierte Dramaturgie und Philosophie.
2. او در رشته دراماتورژی و فلسفه تحصیل کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
dramatisieren
dramatisch
dramatiker
drama
drall
dramaturgisch
dran
dranbleiben
drang
drangsalieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان