خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افتادن
2 . شکست خوردن
3 . رد شدن
[فعل]
durchfallen
فعل بی قاعده
فعل گذرا و ناگذر
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
افتادن
داخل (چیزی) افتادن
2
شکست خوردن
3
رد شدن
رفوزه شدن
تصاویر
کلمات نزدیک
durchfall
durchfahrt
durchfahren
durchexerzieren
durcheinanderbringen
durchfinden
durchführbar
durchführbarkeit
durchführen
durchführung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان