خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اطلاعیه
[اسم]
die Durchsage
/ˈdʊʁçˌzaːɡə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Durchsagen]
[ملکی: Durchsage]
1
اطلاعیه
مترادف و متضاد
Ansage
Auskunft
1.Achtung, Achtung, eine wichtige Durchsage!
1. توجه، توجه، یک اطلاعیه مهم!
2.Ich habe die Durchsage nicht verstanden.
2. من اطلاعیه را متوجه نشدم.
کاربرد واژه Durchsage
Durchsage به معنای یک اطلاعیه یا اعلامیه عمومی است که بهمنظور آگاهسازی عمومی انجام میشود. Durchsage ممکن است از طریق رادیو، تلویزیون یا بلندگو در یک مکان عمومی پخش شود. مثال:
"eine Durchsage der Kriminalpolizei" (اطلاعیه پلیس جنایی)
تصاویر
کلمات نزدیک
durchrosten
durchreißen
durchreisevisum
durchreisen
durchreise
durchschaubar
durchschauen
durchschlafen
durchschlag
durchschlagen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان