خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتاق را تحویل گرفتن (هتل، بیمارستان و ...)
[فعل]
einchecken
/aɪ̯nˈʧɛkn̩/
فعل ناگذر
[گذشته: checkte ein]
[گذشته: checkte ein]
[گذشته کامل: eingecheckt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
اتاق را تحویل گرفتن (هتل، بیمارستان و ...)
مترادف و متضاد
auschecken
1.Ich checkte ein.
1. من اتاق را تحویل گرفتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
einzäunung
einzäunen
einzugstermin
einzugsparty
einzugsdatum
eindrucksvoll
eindrücken
einfinden
eingefahren
eingraben
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان