خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودپسند
[صفت]
eitel
/ˈaɪ̯təl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: eitler]
[حالت عالی: eitelsten]
1
خودپسند
خودخواه
مترادف و متضاد
affig
geckenhaft
1.Das Mädchen war zu eitel, eine Brille zu tragen.
1. دختر برای پوشیدن یک عینک خیلی خودپسند بود.
2.Er ist ein eitler Hahn.
2. او یک خروس خودخواه است.
3.Er ist ein eitler Mensch.
3. او یک انسان خودپسند است.
تصاویر
کلمات نزدیک
eiszeit
eistee
eisschnelllauf
eisprung
eislaufen
eitelkeit
eiter
eitern
eitrig
eiweiß
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان