خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جویا شدن
[فعل]
sich erkundigen
/ˌɛɐ̯ˈkʊndɪɡn̩/
فعل بازتابی
[گذشته: erkundigte]
[گذشته: erkundigte]
[گذشته کامل: erkundigt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
جویا شدن
پرسش کردن
1.Du solltest dich lieber über ihre Probleme erkundigen, wenn du ihr helfen willst.
1. تو باید در مورد مشکل او پرسش کنی، اگر می خواهی به او کمک کنی.
2.Ich möchte mich erkundigen, wie es Ihnen geht.
2. من می خواهم جویا شوم که حال شما چطور است.
تصاویر
کلمات نزدیک
erkunden
erkrankung
erkranken
erklärung
erklärlich
erkundigung
erkundung
erkälten
erkältet
erkältet sein
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان