خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میز غذاخوری
[اسم]
der Esstisch
/ˈɛsˌtɪʃ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Esstische]
[ملکی: Esstisch(e)s]
1
میز غذاخوری
1.Ich vermeide immer kontroverse Themen am Esstisch.
1. من همیشه از موضوعهای مناقشهبرانگیز سر میز غذاخوری اجتناب میکنم.
2.Wir essen unsere Mahlzeiten immer am Esstisch.
2. ما همیشه وعدههای غذایی خود را سر میز غذاخوری میخوریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
esslöffel
essiggurke
essig
essgewohnheit
esser
esszimmer
establishment
este
estland
estragon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان