خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوست سابق
[اسم]
der Ex
/ɛks/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Ex]
[ملکی: Ex]
1
دوست سابق
همسر سابق
مترادف و متضاد
Verflossener
1.Ich habe meinen Ex seit unserer Scheidung nicht gesehen.
1. من دوست سابقم را از زمان جداییمان ندیدم.
2.Roland ist mein Ex.
2. "رونالد" دوستپسر سابق من است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ewigkeit
ewiggestrige
ewig
ewg
evolution
exakt
exaktheit
examen
exekutieren
exekution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان