خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صادرات
[اسم]
der Export
/ɛksˈpɔʁt/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Exporte]
[ملکی: Export(e)s]
1
صادرات
1.Hier ist die Firma Schulz, Import und Export.
1. اینجا شرکت "شولتز" است، واردات و صادرات.
2.Sie müssen den Export erhöhen.
2. آنها باید (میزان) صادرات را افزایش دهند.
3.Sonja arbeitet in der Exportabteilung.
3. سونیا در بخش صادرات کار میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
exponiert
exponent
explosiv
explosion
explodieren
exporteur
exportieren
exportland
express-bus
expressgut
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان