1 . از راه دور کنترل کردن
[فعل]

fernsteuern

/fˈɛɾnstɔøɜn/
فعل گذرا
[گذشته: steuerte fern] [گذشته: steuerte fern] [گذشته کامل: hat ferngesteuert] [فعل کمکی: haben ]

1 از راه دور کنترل کردن از راه دور هدایت کردن

مترادف و متضاد fernlenken
  • 1.Kann ich mit der App all meine Haushaltsgeräte fernsteuern?
    1. آیا می‌توانم با این نرم‌افزار همه لوازم‌خانه‌ام را از راه دور کنترل کنم؟
  • 2.Sie können diese Maschine fernsteuern.
    2. شما می‌توانید این دستگاه را از راه دور هدایت کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان