خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وصل کردن
[فعل]
feststecken
/fˈɛstʃtˌɛkən/
فعل گذرا
[گذشته: stecke fest]
[گذشته: stecke fest]
[گذشته کامل: festgesteckt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
وصل کردن
دوختن، زدن
etwas an etwas (Dat.) feststecken
چیزی را به چیزی وصل کردن [دوختن، زدن]
1. Er hat den Ärmel am Mantel festgesteckt.
1. او آستین را به پالتو دوختهاست.
2. Ich steckte die Notiz an der Pinnwand fest.
2. من (برگه) یادداشت را به "پینبرد" زدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
testsieger
wegträumen
videofunktion
zusammenprallen
zurücklegen
ada
ai
algol
apple
ard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان