خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناسزا گفتن
[فعل]
fluchen
/ˈfluːχn̩/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: fluchte]
[گذشته: fluchte]
[گذشته کامل: geflucht]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
ناسزا گفتن
فحش دادن
1.Er fluchte, als er auf der Autobahn in einen Stau geriet.
1. او ناسزا گفت هنگامیکه در اتوبان در ترافیکی گرفتار شد.
2.Sie fluchte über ihr Auto.
2. او به ماشینش فحش میداد.
تصاویر
کلمات نزدیک
fluch
floß
flotte
flott
flosse
flucht
fluchtartig
fluchtweg
flug
fluggast
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان