خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درمانده
[صفت]
frustriert
/frʊstɾˈiːɾt/
قابل مقایسه
1
درمانده
مستاصل، ناامید
تصاویر
کلمات نزدیک
frustrieren
frustration
fruchtsaft
fruchtlosigkeit
fruchtlos
frustrieren
fräse
fräulein
fröhlich
fröhlichkeit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان