خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گالری
[اسم]
die Galerie
/ɡaləˈʀiː/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Galerien]
[ملکی: Galerie]
1
گالری
مترادف و متضاد
Ausstellung
Kunstsammlung
Museum
1.Das Gebäude hat ein großes Foyer mit einer Galerie oben.
1. ساختمان دارای راهرویی بزرگ با یک گالری در (طبقه) بالا است.
2.Diese Galerie ist sehr interessant.
2. این گالری خیلی جالب است.
تصاویر
کلمات نزدیک
galeere
galavorstellung
gala
gage
gag
galerist
galgen
galle
galopp
galoppieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان