خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رو به رو
2 . جلوی
3 . روبرو
[حرف اضافه]
gegenüber
/ɡeːɡŋ̍ˈʔyːbɐ/
[همراه: dative]
1
رو به رو
مقابل
1.Das Geschäft liegt direkt gegenüber der Post.
1. مغازه دقیقا روبه روی اداره پست است.
2.Die Hausnummer 98 ist genau gegenüber.
2. پلاک 98 دقیقا روبه رو است.
2
جلوی
در حضور
1.Dem Gast gegenüber ist das Rauchen nicht höflich.
1. جلوی مهمانها سیگار کشیدن مودبانه نیست.
[قید]
gegenüber
/ɡeːɡŋ̍ˈʔyːbɐ/
غیرقابل مقایسه
3
روبرو
آنطرف
1.Das Haus gegenüber ist unseres.
1. خانهی روبرو برای ماست.
تصاویر
کلمات نزدیک
gegenwärtig
gegenwart
gegenverkehr
gegenteil
gegenständlich
gegessen
geglichen
geglitten
gegner
gegnerisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان