1 . کافی بودن
[فعل]

genügen

/ɡəˈnyɡən/
فعل ناگذر
[گذشته: genügte] [گذشته: genügte] [گذشته کامل: genügt] [فعل کمکی: haben ]

1 کافی بودن کفایت کردن

  • 1.Die Getränke genügen für alle.
    1. نوشیدنی‌ها برای همه کفایت می‌کند.
  • 2.Wie viele Zimmer brauchen Sie? – Mir genügt eine 2-Zimmer-Wohnung.
    2. چندتا اتاق نیاز دارید؟ - برای من یک آپارتمان 2 اتاقه کافی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان