خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راهراه
[صفت]
gestreift
/ɡəˈʃtʀaɪ̯ft/
غیرقابل مقایسه
1
راهراه
1.Der Rasen des Feldes war gestreift.
1. چمن زمین، راهراه بود.
2.Die Kollegin trug ein längs gestreiftes Kleid.
2. همکار، یک لباس بلند راهراه پوشیده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
gestrampel
gestoßen
gestorben
gestohlen
gestochen
gestresst
gestrichen
gestrig
gesträuch
gestrüpp
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان