1 . همزمان
[صفت]

gleichzeitig

/ˈɡlaɪ̯çˌʦaɪ̯tɪç/
غیرقابل مقایسه

1 همزمان در یک زمان

  • 1.Die gleichzeitige Verwendung der beiden Medikamente wird nicht empfohlen.
    1. استفاده همزمان هر دو دارو توصیه نمی‌شود.
  • 2.Ich kann nicht beide Arbeiten gleichzeitig machen.
    2. من نمی‌توانم هر دو کار را همزمان انجام دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان