خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زبر
[صفت]
grob
/ɡʁoːp/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: gröber]
[حالت عالی: gröbsten]
1
زبر
خشن
1.Der Sand ist zu grob.
1. این شن خیلی زبر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
grimasse
grips
grippe
grinsen
grinsen
grobheit
grobian
groggy
groll
grollen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان