Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . محکم کردن
2 . سفت شدن
[فعل]
härten
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
محکم کردن
سفت کردن
2
سفت شدن
محکم شدن
تصاویر
کلمات نزدیک
härtefall
härte
häppchen
hänseln
hängeschrank
härtung
häschen
hässlich
hässlichkeit
hätscheln
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
