خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کار خانه
2 . تکلیف (خانه)
[اسم]
die Hausarbeit
/ˈhaʊ̯sʔaʁˌbaɪ̯t/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Hausarbeiten]
[ملکی: Hausarbeit]
1
کار خانه
کار خانگی
1.Ich erledige den Hauptanteil der Hausarbeit.
1. من بخش اصلی کار خانه را انجام میدهم.
2
تکلیف (خانه)
مشق
مترادف و متضاد
Hausaufgabe
1.Sie muss ihre Hausarbeit morgen einreichen.
1. او باید تکلیفش را فردا تحویل دهد.
2.Sie müssen Ihre Hausarbeit schreiben.
2. شما باید تکالیفتان را بنویسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
haus
hauptverkehrsader
hauptmotiv
hauptverkehrsstraße
hauptverdiener
hausarzt
hausaufgabe
hausbewohner
hausen
hausflur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان