1 . بلند کردن
[فعل]

heben

/ˈheːbən/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: hob] [گذشته: hob] [گذشته کامل: gehoben] [فعل کمکی: haben ]

1 بلند کردن بالا بردن

  • 1.Er hob das Kind auf seinen Arm.
    1. او کودک را روی دستش بلند کرد.
  • 2.Kannst du mir helfen? Das Paket kann ich allein nicht heben.
    2. می‌توانی به من کمک کنی؟ این بسته را من نمی‌توانم تنهایی بلند کنم.
  • 3.Mit einem Kran kann man schwere Lasten heben.
    3. با یک جرثقیل آدم می‌تواند چیزهای سنگین را بلند کند.
  • 4.Wenn Sie für diesen Vorschlag sind, heben Sie bitte die Hand!
    4. اگر شما موافق این پیشنهاد هستید، لطفا دستتان را بلند کنید!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان