1 . امتحان کردن
[فعل]

hineinschnuppern

/hɪnˈaɪnʃnˌʊpɜn/
فعل گذرا
[فعل کمکی: haben ]

1 امتحان کردن

مترادف و متضاد ausprobieren
in etwas (Akk.) hineinschnuppern
چیزی را امتحان کردن
  • SchülerInnen der 10. bis 13. Klasse aus ganz Brandenburg können eine Woche lang in technische und naturwissenschaftliche Fächer hineinschnuppern.
    دانش‌آموزان کلاس‌های 10ام تا 13ام از کل "براندنبورگ" می‌توانند به‌مدت یک هفته درس‌های فنی و علمی را امتحان کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان