خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بعد از آن
[قید]
hinterher
/ˈhɪntɐheːɐ̯/
غیرقابل مقایسه
1
بعد از آن
1.Beide sprangen ins Wasser: das Kind voraus, und der Hund hinterher.
1. هر دو به درون آب پریدند؛ کودک جلوتر و سگ بعد از آن.
2.Vor der Prüfung habe ich so viel gelernt. Hinterher habe ich vieles wieder vergessen.
2. پیش از امتحان من خیلی یاد گرفتم. بعد از آن من دوباره خیلی را فراموش کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
hintergrund
hinterfragen
hintereinander
hinter den kulissen
hinter dem mond leben
hinterhältig
hinterlassen
hintertür
hinunter
hinunterwerfen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان