1 . بعد از آن
[قید]

hinterher

/ˈhɪntɐheːɐ̯/
غیرقابل مقایسه

1 بعد از آن

  • 1.Beide sprangen ins Wasser: das Kind voraus, und der Hund hinterher.
    1. هر دو به درون آب پریدند؛ کودک جلوتر و سگ بعد از آن.
  • 2.Vor der Prüfung habe ich so viel gelernt. Hinterher habe ich vieles wieder vergessen.
    2. پیش از امتحان من خیلی یاد گرفتم. بعد از آن من دوباره خیلی را فراموش کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان