1 . اطلاع دادن 2 . اطلاع کسب کردن
[فعل]

informieren

/ɪnfoʁˈmiːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: informierte] [گذشته: informierte] [گذشته کامل: informiert] [فعل کمکی: haben ]

1 اطلاع دادن مطلع کردن

jemanden über etwas (Akk.) informieren
کسی را از چیزی مطلع کردن
  • Bitte informieren Sie mich über die Ergebnisse des Gesprächs.
    لطفا من را از نتایج گفت و گو مطلع کنید.
rechtzeitig/eingehend/richtig/... informieren
به موقع/دقیق/به درستی/... مطلع کردن
  • Wir informieren Sie rechtzeitig über die neuen Prüfungstermine.
    ما شما را در زمان مناسب از تاریخ‌های جدید امتحان مطلع می‌کنیم.

2 اطلاع کسب کردن اطلاع جمع کردن (sich informieren)

sich (Akk.) über etwas (Akk.) informieren
راجع به چیزی اطلاع کسب کردن
  • 1. Auf der Messe habe ich mich über neue Computer informiert.
    1. در نمایشگاه من در مورد کامپیوتر جدید اطلاعات به دست آوردم.
  • 2. Du musst dich vor der Reise genau über die Bedingungen informieren.
    2. تو باید پیش از سفر دقیقا در مورد شرایط اطلاعات به دست آوری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان