1 . قهوه
[اسم]

der Kaffee

/ˈkafe/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Kaffees]

1 قهوه

  • 1.Bring bitte noch eine Packung Kaffee mit.
    1. لطفاً با خودت یک بسته قهوه هم بیاور.
  • 2.Wenn ich abends Kaffee trinke, kann ich nicht schlafen.
    2. اگر شب‌ها قهوه بنوشم، نمی‌توانم بخوابم.
  • 3.Wir sind bei Müllers zum Kaffee eingeladen.
    3. ما خانه خانواده "مولر" به‌صرف قهوه دعوت شده‌ایم.
  • 4.Zum Frühstück trinke ich immer Kaffee.
    4. برای صبحانه من همیشه قهوه می‌نوشم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان