خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پسر
[اسم]
der Knabe
/ˈknaːbə/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Knaben]
[ملکی: Knaben(s)]
1
پسر
پسربچه
1.An der Klosterschule werden Knaben und Mädchen getrennt voneinander unterrichtet.
1. در مدرسه صومعه پسرها و دخترها جدا از همدیگر آموزش داده میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
knabbern
km
klöppel
klärwerk
klärung
knabenhaft
knacken
knackig
knacks
knall
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان