1 . مداوم
[صفت]

kontinuierlich

/kɔntinuˈʔiːɐ̯lɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: kontinuierlicher] [حالت عالی: kontinuierlichsten]

1 مداوم پیوسته

  • 1.Das Unternehmen verzeichnete einen kontinuierlichen Gewinnanstieg.
    1. شرکت به یک رشد سوددهی مداوم دست یافت.
  • 2.Lernen ist ein kontinuierlicher Prozess.
    2. یاد گرفتن یک روند پیوسته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان