خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سردرد
[اسم]
die Kopfschmerzen(pl)
/ˈkɔpfˌʃmɛʁʦən/
قابل شمارش
جمع
[مونث: Kopfschmerzen]
1
سردرد
1.Bestimmte Kräuter sind sehr wirksam gegen Kopfschmerzen.
1. گیاهان دارویی مشخصی در مقابل سردرد خیلی موثر هستند.
2.Seit Tagen habe ich Kopfschmerzen.
2. روزهاست که من سردرد دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
kopfsalat
kopfhörer
kopf und kragen riskieren
kopf
kopenhagen
kopfschmerztablette
kopie
kopieren
kopierer
kopiergerät
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان