1 . انتقاد کردن
[فعل]

kritisieren

/kʀitiˈziːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: kritisierte] [گذشته: kritisierte] [گذشته کامل: kritisiert] [فعل کمکی: haben ]

1 انتقاد کردن

  • 1.Der Kunstsammler kritisierte die Ausstellung.
    1. مجموعه‌دار هنری از نمایشگاه انتقاد کرد.
  • 2.Kritisiere mich nicht so oft.
    2. اینقدر زیاد از من انتقاد نکن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان