خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پلاستیک
[اسم]
der Kunststoff
/ˈkʊnstʃtɔf/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Kunststoffe]
[ملکی: Kunststoff(e)s]
1
پلاستیک
ماده مصنوعی
1.Das Fenster ist aus Kunststoff.
1. آن پنجره از جنس پلاستیک است.
2.Der Stuhl ist aus Kunststoff.
2. آن صندلی از پلاستیک ساخته شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
kunstschule
kunstmarkt
kunstmaler
kunstakademie
kunst
kunterbunt
kupfer
kuppe
kuppel
kuppelei
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان