خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شیوه زندگی
[اسم]
die Lebensform
/ˈleːbn̩sˌfɔʁm/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Lebensformen]
[ملکی: Lebensform]
1
شیوه زندگی
نوع زندگی
مترادف و متضاد
Lebensart
Lebensweise
1.Er untersucht tierische Lebensformen.
1. او شیوههای زندگی حیوانات را مطالعه میکند.
2.Sie haben eine neue Lebensform.
2. آنها یک شیوه زندگی جدید دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
lebenserfahrung
lebensbedrohlich
lebensaufgabe
lebensart
lebensabschnitt
lebensfreude
lebensgefahr
lebensgefährte
lebensgewohnheit
lebensglück
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان