خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرزنده
[صفت]
lebhaft
/ˈleːphaft/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: lebhafter]
[حالت عالی: lebhaftesten]
1
سرزنده
باروح
1.Nach der Präsentation gab es eine lebhafte Diskussion zum Thema.
1. بعد از ارائه بحثی سرزنده درباره این موضوع وجود داشت.
2.Wir hatten nach dem Vortrag eine lebhafte und inspirierende Unterhaltung.
2. ما بعد از سخنرانی یک گفتگوی سرزنده و الهامبخش داشتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
lebewesen
leberwurst
leber
lebenszeit
lebenswichtig
lebkuchen
lechzen
leck
lecken
lecker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان