خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چرم
[اسم]
das Leder
/ˈleːdɐ/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Leder]
[ملکی: Leders]
1
چرم
1.Die Jacke ist aus Leder.
1. این کاپشن از چرم است.
2.Ist die Tasche aus Leder?
2. آیا این کیف چرمی است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
led.
leckerei
leckerbissen
lecker
lecken
lederjacke
ledig
lediglich
leer
leere
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان