خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صرفاً
[قید]
lediglich
/ˈleːdɪklɪç/
غیرقابل مقایسه
1
صرفاً
تنها، فقط
مترادف و متضاد
alleinig
nur
1.Die Versicherung zahlt lediglich 60 % der Kosten.
1. بیمه صرفاً 60 درصد هزینه را میپردازد.
2.Er hat lediglich seine Aufgabe erfüllt.
2. او فقط وظایفش را انجام داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ledig
lederjacke
leder
led.
leckerei
leer
leere
leeren
leerung
lefze
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان