خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عزیز
2 . خوب
3 . محبت آمیز
4 . باب میل
[صفت]
lieb
/liːp/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: lieber]
[حالت عالی: liebsten]
1
عزیز
مترادف و متضاد
geehrt
teuer
1.Liebe Susanne, lieber Hans
1. سوزان عزیز، هانس عزیز
meine liebe Mutter/deine liebe Frau/...
مادر عزیزم/همسر عزیزت/...
2
خوب
مودب
1.Der Hund ist ganz lieb, der beißt nicht!
1. این سگ کاملا مودب است، گاز نمی گیرد.
2.Die Kinder waren heute sehr lieb.
2. بچه ها امروز خیلی مودب بودند.
ein liebes Kind/lieber Hund/...
بچه/سگ/...خوب
3
محبت آمیز
از روی محبت
مترادف و متضاد
liebenswert
nett
1.Alle waren sehr lieb zu mir.
1. همه به من خیلی محبت دارند.
2.Das ist sehr lieb von Ihnen.
2. این از محبت زیاد شماست.
3.Sie hat mir einen lieben Brief geschrieben .
3. او برای من یک نامه محبت آمیز نوشت.
4.Vielen Dank für deine Hilfe. Das ist sehr lieb von dir.
4. خیلی ممنون به خاطر کمکتان. این واقعا از روی محبت تو است.
ein paar liebe Worte
چندین کلمه محبتآمیز
4
باب میل
خوشایند
مترادف و متضاد
angenehm
willkommen
ein lieber Gast/lieber Besuch/...
مهمان/ملاقات/... خوشایند
jemandem lieb sein
باب میل کسی بودن [برای کسی خوشایند بودن]
Das ist mir gar nicht lieb.
اصلا بابمیلم نیست.
je länger/mehr/..., je lieber
هر چه طولانیتر/بیشتر/...، بهتر
تصاویر
کلمات نزدیک
lid
lichtung
lichtstrahl
lichterloh
lichten
liebe
liebe grüße
liebelei
lieben
liebend
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان