خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لوگو
[اسم]
das Logo
/ˈloːɡo/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Logos]
[ملکی: Logos]
1
لوگو
آرم
مترادف و متضاد
Firmenzeichen
Markenzeichen
1.Die Firma hat mich beauftragt, ihr neues Logo zu gestalten.
1. شرکت طراحی لوگوی جدیدش را به من محول کرد.
2.Ich habe für meine Firma ein neues Logo entwickelt.
2. من برای شرکتم یک لوگوی جدید طراحی کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
logischerweise
logisch
logik
logieren
loge
lohn
lohnabrechnung
lohnbüro
lohnen
lohnend
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان