خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دشوار
[صفت]
mühsam
/ˈmyːzaːm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: mühsamer]
[حالت عالی: mühsamsten]
1
دشوار
پر زحمت
1.Die Arbeit war mühsam, aber sie hat sich gelohnt.
1. کار دشوار بود، اما ارزشش را داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
mühsal
mühle
mühevoll
mühelos
mühe
mühselig
müll
müllabfuhr
müllberg
müllcontainer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان