1 . کلاه زمستانی
[اسم]

die Mütze

/ˈmʏt͡sə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Mützen] [ملکی: Mütze]

1 کلاه زمستانی کلاه کاموایی

  • 1.Der junge Mann trägt immer eine Mütze.
    1. مرد جوان همیشه یک کلاه زمستانی می‌پوشد.
  • 2.Setz eine Mütze auf! Es ist kalt draußen.
    2. یک کلاه زمستانی بپوش. بیرون سرد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان