خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . داروی معده
[اسم]
das Magenmittel
/ˈmaːɡn̩ˈmɪtl̩/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Magenmittel]
[ملکی: Magenmittels]
1
داروی معده
1.Bringst du mir bitte mein Magenmittel?
1. لطفا داروی معده من را میآوری؟
تصاویر
کلمات نزدیک
magen
magdalena
magazinsendung
magazin
madrid
magenschmerzen
mager
magermilch
magie
magier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان