خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دلال
[اسم]
der Makler
/ˈmaːklɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Makler]
[ملکی: Maklers]
[مونث: Maklerin]
1
دلال
واسطه، کارگزار
1.Der Makler vermittelte ihm eine Immobilie.
1. دلال به او یک ملک معرفی کرد.
2.Ein Makler half mir bei der Wohnungssuche in der Stadt.
2. واسطهای به من در جستجوی آپارتمان در شهر کمک کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
makkaroni
makellos
makel
makedonien
make-up
makrele
makro
makrone
mal
malaie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان