1 . دست‌کاری
[اسم]

die Manipulation

/ˌmanipulaˈt͡si̯oːn/
قابل شمارش مونث
[جمع: Manipulationen] [ملکی: Manipulation]

1 دست‌کاری

مترادف و متضاد betrug Irreführung sabotage
  • 1.Die Manipulation von Feuerlöschern ist verboten.
    1. دست‌کاری کپسول آتش‌نشانی ممنوع است.
  • 2.Nach der Manipulation sah mein Text ganz anders aus.
    2. متن من بعد از دست‌کاری کاملاً متفاوت به‌نظر می‌رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان