خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وسیله
2 . رسانه
3 . محیط
[اسم]
das Medium
/ˈmeːdi̯ʊm/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Medien]
[ملکی: Mediums]
1
وسیله
واسطه
مترادف و متضاد
Mittel
Werkzeug
1.Sie drücken Gedanken durch das Medium der Sprache aus.
1. آنها افکار را به واسطه زبان بیان میکنند.
2.Welche Medien benutzt die junge Frau im Zug?
2. زن جوان در قطار از چه وسیلهای استفاده میکند؟
2
رسانه
مترادف و متضاد
Informationsmedium
Massenmedium
1.Fernsehen und Internet sind die Medien unserer Zeit.
1. تلویزیون و اینترنت رسانههای زمان ما هستند.
2.Medien sind wie Sprache und Texte analysierbar und erforschbar.
2. رسانهها نیز مانند زبان و متون قابل تحلیل و پژوهش هستند.
3
محیط
محدوده
تصاویر
کلمات نزدیک
meditieren
mediterran
meditation
medikament
medienmanagement
medizin
mediziner
medizinisch
medizintechnologie
meer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان